مردم، خودروسازها یا پالایشگاهها؛ مقصر اصلی آلودگی هوا کیست؟
- شناسه خبر: 2309
- تاریخ و زمان ارسال: 17 آذر 1404 ساعت 20:19
در چند سالهای اخیر، هر بار که آلودگی هوا گریبان شهرهای بزرگ را میگیرد، انگشت اتهام به سمت یکی از چند متهم همیشگی میرود: خودروها، موتورسیکلتها، کارخانهها، پالایشگاهها، یا حتی مردم. بحثی قدیمی اما هیچوقت حلنشده که همیشه هم با یک نتیجه ثابت پایان مییابد: هوا آلوده میشود، مدارس تعطیل میشوند، مردم ماسک میزنند و چند روز بعد همه چیز به ظاهر به حالت عادی برمیگردد تا دوباره در موج بعدی همین چرخه تکرار شود. اما پرسش اساسی این است: واقعاً مقصر اصلی آلودگی هوا کیست؟ رانندههایی که با خودروهای فرسوده در خیابانها میچرخند؟ کارخانهها و پالایشگاههایی که دود بیحساب بیرون میدهند؟ یا مدیرانی که دستور استفاده از سوختهای غیراستاندارد صادر میکنند و بعد هم از زیر بار مسئولیت فرار میکنند؟
برای فهم مسئله باید کمی از فضای هیجانی فاصله گرفت و واقعیت را همانگونه که هست دید. نخستین نکته این است که آلودگی شهرها یک پدیده «چندعاملی» است. یعنی نمیتوان با قطعیت گفت تنها یک گروه مقصر است و همه مشکلات زیر سر اوست. اما این هم درست است که همه «به یک اندازه» مقصر نیستند. در هر چرخه معیوبی معمولاً یک حلقۀ اصلی وجود دارد که اگر آن را اصلاح کنیم، بقیۀ حلقهها نیز قابل کنترلتر میشوند.
سالهاست آمارهایی منتشر میشود که سهم خودروها و موتورسیکلتها را در آلودگی هوا بیش از ۷۰ درصد نشان میدهد. درست است، تعداد وسیلههای نقلیه بسیار زیاد است، خودروهای فرسوده همچنان تردد میکنند و بنزین مصرفی نیز همیشه کیفیت مطلوب ندارد. اما همین مسئله ما را به پرسش بعدی هدایت میکند: آیا رانندهها تصمیم گرفتهاند که بنزین غیراستاندارد در باک ماشینشان بریزند؟ آیا مردم مسئول کیفیت پایین سوخت هستند؟
در واقع، مشکل خودروها نه «انتخاب مردم»، بلکه «سیاستگذاری اشتباه» است. مردم همان چیزی را مصرف میکنند که عرضه میشود. خودروهای داخلی که با استانداردهای ناقص تولید میشوند، بنزینی که کیفیتش قابل مقایسه با استاندارد جهانی نیست، نبود معاینه فنی واقعی و سختگیرانه، و مهمتر از همه نبود حملونقل عمومی کارآمد باعث میشود میلیونها نفر مجبور باشند هر روز با خودرو شخصی یا موتور در شهر تردد کنند.
از طرف دیگر، پالایشگاهها و صنایع بزرگ هم سهم قابل توجهی در آلودگی دارند. برخی پالایشگاهها به دلیل فرسودگی تجهیزات یا نداشتن تکنولوژی روز، آلایندگی بسیار بالایی دارند. این صنایع اگرچه در اقتصاد نقش دارند، اما نباید فراموش کرد که هزینه این آلودگی را مردمی پرداخت میکنند که هیچ سودی از این فعالیتها نمیبرند.
اما شاید مهمترین حلقۀ این زنجیره کسانی باشند که «دستور استفاده از سوختهای غیراستاندارد» میدهند یا برای کاهش هزینهها، استانداردها را پایین میآورند. وقتی سوخت بیکیفیت وارد چرخه میشود، هم خودروها آلایندهتر میشوند، هم پالایشگاهها بدون فشار اصلاحی به کار ادامه میدهند و هم مردم مجبور به تحمل آلودگی میشوند.
یکی از مشکلات ریشهای، نبود شفافیت در انتشار اطلاعات است. اگر مردم دقیقاً بدانند کیفیت سوخت در شهرشان چقدر است، کدام کارخانه چه میزان آلودگی تولید میکند و چه نهادی مسئول نظارت است، آنگاه نمیتوان مسئولیت را میان مردم و کاربران خودرو تقسیم کرد.
واقعیت این است که مردم آخرین حلقۀ این زنجیرهاند. آنها نه بنزین تولید میکنند، نه پالایشگاه میسازند، نه استاندارد خودرو تعیین میکنند، نه مسیر اتوبوس و مترو را طراحی میکنند. آنها فقط در این ساختار ساختهشده زندگی میکنند. اگر سیستم، سالم و استاندارد باشد، مردم هم رفتارشان اصلاح میشود.
بنابراین اگر بخواهیم صادقانه پاسخ دهیم که مقصر اصلی آلودگی هوا کیست، باید بگوییم: مقصر اصلی ساختاری است که سالها به جای اصلاح فناوری، تغییر سیاستها، ارتقای کیفیت سوخت و توسعه حملونقل عمومی، سادهترین راه را انتخاب کرده؛ یعنی فشار بر مردم و مقصر جلوه دادن آنها.
آلودگی هوا تنها زمانی کم میشود که این چرخه از بالا اصلاح شود؛ از کیفیت سوخت تا استاندارد خودرو، از نظارت واقعی بر صنایع تا توسعه جدی حملونقل عمومی. تا زمانی که تصمیمگیریهای کلان تغییری نکند، مردم مجبورند همیشه نقش «مقصر ظاهری» را بازی کنند، در حالی که مقصران واقعی پشت لایههایی از تصمیمهای غلط پنهان ماندهاند.
