آتش در هیرکانی؛ هشداری برای آینده جنگلهای ایران
- شناسه خبر: 2145
- تاریخ و زمان ارسال: 6 آذر 1404 ساعت 22:50
مهدی احمدی مدیرمسئول
جنگلهای هیرکانی همچون نواری سبز، از آستارا تا گلیداغ کشیده شدهاند و از جمله کهنترین اکوسیستمهای زنده بر روی زمین به شمار میروند؛ میراثی میلیونساله که نه تنها بخشی از هویت طبیعی ایران است، بلکه شناسنامهای ارزشمند برای جهان به حساب میآید.
این عرصههای جنگلی، باقیماندهای از دوران سوم زمینشناسی هستند و در برابر بسیاری از تغییرات اقلیمی و زیستی ایستادگی کردهاند، اما این روزها چیزی به مراتب سادهتر از یک عصر یخبندان یا یک چرخه طبیعی طولانی میتواند سلامتی آنها را تهدید کند: شعلههای آتش.
آتشسوزی در جنگلهای شمال کشور، که زمانی رخدادی نادر و غیرمنتظره به حساب میآمد، اکنون هر تابستان چندین بار تکرار میشود و هر بار بخشی از این تاریخ زنده را در چشمبرهمزدنی نابود میکند.
در هفتههای اخیر نیز بخشهایی از جنگلهای هیرکانی دچار آتشسوزی شدند. انتشار تصاویر و فیلمهای آتشسوزی در شبکههای اجتماعی، دوباره نگرانیها را زنده کرد و این پرسش را پیش روی افکار عمومی گذاشت که چگونه ممکن است چنین ذخیره طبیعی بیبدیل، چنین آسان در معرض نابودی قرار گیرد.
آتش در جنگلهای هیرکانی برخلاف برخی جنگلهای گرمسیری یا مدیترانهای بخشی از چرخه طبیعی نیست؛ پوشش گیاهی این منطقه با آتشسوزی سازگار نشده و هر شعلهای یک خسارت قطعی و غیرقابل بازگشت است. از همین رو، سوختن حتی چند هکتار از این جنگلها به معنای حذف هزاران سال تکامل طبیعی، تخریب زیستگاه گونههای نادر و تغییراتی عمیق در تعادل بومشناختی این پهنههاست.
اگر بخواهیم از ریشهها و دلایل آتشسوزیها سخن بگوییم، باید به ترکیبی از عوامل طبیعی و انسانی اشاره کنیم. گرمایش جهانی، افزایش دما، کاهش رطوبت خاک و هوا، طولانیتر شدن دورههای خشکسالی و افزایش روزهای گرم در سال، همه شرایطی فراهم میکنند که جنگل مستعد شعلهور شدن شود.
اما حقیقت این است که بسیاری از جرقهها منشأ طبیعی ندارند و متأسفانه نتیجه بیاحتیاطی انسان هستند. رها کردن آتش نیمهخاموش، انداختن تهسیگار در جنگل، سوزاندن بقایای کشاورزی در نزدیکی مراتع، روشن کردن آتش برای پختوپز در روزهای گرم و حتی برخی رفتارهای عمدی و سودجویانه، هریک میتوانند آغازگر فاجعهای بزرگ باشند.
پیامدهای آتشسوزی محدود به لحظه وقوع آن نیست و تا سالها میتواند یک زیستبوم را تحت تأثیر قرار دهد. هنگامی که آتش به دل جنگل میافتد، نخستین خسارت متوجه جانورانی است که زیستگاه خود را از دست میدهند؛ برخی میگریزند، برخی در آتش گرفتار میشوند و برخی نیز پس از سوختن پوشش گیاهی با کمبود غذا و سرپناه روبهرو میشوند.
پس از خاموش شدن شعلهها، خاک جنگل دیگر همان کیفیت سابق را ندارد. لایههای آلی خاک که حاصل صدها سال تجزیه طبیعی بودهاند، در آتش از بین میروند و خاک ضعیف و شکننده میشود. بارانهای بعدی، خاک بیپناه را شسته و موجب فرسایش شدید و ورود رسوبات به رودخانهها میشود.
آتشسوزی همچنین نقش جنگلها در جذب دیاکسیدکربن را کاهش میدهد و خود سبب انتشار حجم قابلتوجهی از گازهای گلخانهای میشود. این یعنی هر آتشسوزی، تنها یک آسیب محلی نیست بلکه در پازل بزرگتر تغییرات اقلیمی نیز اثرگذار است.
در سطح انسانی نیز خسارتها کم نیستند. از تهدید روستاها و مراتع گرفته تا کاهش جذابیت گردشگری و احساس ناامنی مردم محلی نسبت به طبیعت پیرامون، همه جنبههایی هستند که در نتیجه یک آتشسوزی گسترده بروز میکنند.
مدیریت و سازماندهی از اهمیت بالایی برخوردار است. محدودیت تجهیزات، کمبود نیروهای آموزشدیده و پراکندگی مسئولیتها میان چند سازمان مختلف، روند مهار آتش را دشوار و زمانبر میکند. گاهی هماهنگی میان دستگاهها نیز با تأخیر همراه است و همین تأخیرها میتواند به گسترش آتش منجر شود.
با این حال نقش مردم محلی چشمپوشیناپذیر است. اهالی روستاها، گروههای داوطلب و انجمنهای محیطزیستی پیش از رسیدن نیروهای تخصصی وارد عمل میشوند و با ابزارهای ابتدایی و بیهیچ امکانات ویژه، سعی میکنند آتش را مهار کنند یا از نزدیک شدن آن به روستاها و باغها جلوگیری کنند.
این حس تعلق و وابستگی به جنگل، یکی از سرمایههای بزرگ برای حفاظت از هیرکانی است و تلاش جمعی نیروهای منابع طبیعی، آتشنشانان، امدادگران و مردم محلی بار دیگر ثابت کرد که همکاری و مشارکت برای حفاظت از میراث طبیعی کشور اهمیت حیاتی دارد.
شعلهها سرانجام فرو نشستند، اما این رویداد یادآور حقیقتی مهم بود: جنگلهای هیرکانی بیش از هر زمان دیگر نیازمند مراقبت، آگاهی و مسئولیتپذیری ما هستند. تنها با پیشگیری، آموزش و توجه همگانی میتوان از تکرار چنین رخدادهایی جلوگیری کرد و این میراث بینظیر را برای نسلهای آینده حفظ کرد.
